این هنر تزیینی از آثار باستانی چینی به شمار میآید که معمولا برای تزیین روی اشیای فلزی شیشه و یا سرامیک از آن استفاده میشود.
مهمترین نکته درباره آن این است که روش فرایند هنر میناکاری در چین شبیه به هنر میناکاری ایرانی است.
با این حال میناکاری اصفهان شهرهی جهانی دارد. فرایند هنر میناکاری در چین شامل مخلوط کردن رنگ پودری با مواد دیگر برای ایجاد خمیری است که به عنوان روکشی بر روی ظروف اجرا میشود.
سپس تمام ظروف در کوره تحت دمای مورد نظر پخته میشود تا یک پوشش بادوام بر روی آن ایجاد شود. اصلیترین تفاوت هنر میناکاری چینی با آثار ایرانی این است که افزودن سنگهای معدنی، جلوه دیگری به ظروف میبخشد.
ویژگیهای لعاب کاری میناکاری چینی
یکی از قدیمیترین و شناخته شدهترین تکنیکهای لعاب زنی به صورت گسترده در فضای صنایع فلزی در هنر میناکاری کلویزن دیده میشود، که نام خود را از کلمه فرانسوی که شامل یک فرایند سه مرحلهای است گرفته است.
ابتدا نوارهای فلزی مسطح یا سیمهایی از جنس طلا و نقره بر روی ظروف برنجی یا مسی تزیین شده و سپس لحیم کاری میشوند. به منظور ایجاد محفظههای سلولی کوچک، این محفظهها با سنگهای قیمتی برش خورده یا سایر مواد گرانبها تزیین میشوند. با توجه به نوع ظروف برای جلاکاری، آنها در یک کوره آتش قرار میگیرند.
این هنر به عنوان یکی از معروفترین هنر باستانی کلاسیک در قرون وسطی در سراسر خاورمیانه و به عنوان فرهنگ بیزانس در امپراتوری روم شرقی وجود داشته است. زمانی که در دوره سلسله مینگ و سلسله چینگ در هنرهای چینی ظاهر شد.
علاوه بر آن در ژاپن یک روش محبوب در لعاب کاری ظروف وجود دارد که در آن محفظهها با استفاده از دیوارهای موقتی ساخته میشوند و پس از خنک شدن ظروف میناکاری ایجاد میشود. در دوره هنر رمانس کلویزن به تدریج در اروپا با نام هنر میناسازی رواج پیدا کرد.
سرچشمه و تاریخچه هنر میناکاری در چین
هنر میناکاری در گذشته در ساخت زیورآلات مصر باستان مانند جواهرات طلایی که برای فراعنه استفاده میشد، به کار گرفته میشدند.
پس از آن در قرن دوازدهم پیش از میلاد در جزیره قبرس ظاهر شدند و نهایتا با مهاجرت قبیلههای باربیایی مانند ویزیگوتها که به طلا فروشی مشغول بودند، این فلز را با انواع سنگهای قیمتی و مینا ترکیب کردند.
در همین زمان تکنیکهایی در امپراتوری سوم شرقی در محور قسطنطنیه و در اروپای غربی به وجود آمد که در آن بر روی فلزات انواع هنر میناکاری پیاده میشد. این سبک همچنین در دوره هنر کارولینگایی در درباره پادشاه شارلمانی که خود مسئول چندین شاهکار بی نظیر در این زمان است مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن صنعت مینا سفر خود را به آلمان، رومانیا و بلژیک ادامه داد.
هنر میناکاری در چین در قرن چهاردهم میلادی در دوره سلسله مینگ وارد این کشور شد و مورد توجه بسیاری از چهرههای سرشناس زمان قرار گرفت. پس از آن ژاپنیها از اواسط قرن نوزدهم میلادی آثاری را تولید کردند که از لحاظ فنی بسیار عالی به شمار میآمد.
پس از آن بسیاری از صنعتگران چینی از هنر میناکاری بهره مند شدند و آن را در سراسر کشور توسعه دادند.
اگر چه نمونههای بعدی از این تکنیک در اواسط قرن ۱۹ به بعد ایجاد شد. با این حال در دوران هنر مدرن میناکاری چینی به شکل شاهکارهایی جهانی عرضه شد.
هنر میناکاری در چین اکثرا برای جواهرات، اتصالات کوچک لباسها، اسلحه و یا اشیای کوچک مشابه به آن در دوران باستان مورد استفاده قرار میگرفت. تکنیکهای متفاوت عرضه شده باعث میشد تا امکان تولید وسایل بیشتری فراهم شود.
جواهرات میناکاری راجستان بسیار مشهور است.
تکنیکهای اولیه در هنر میناکاری در چین
برای اولین بار جواهراتی در خاور نزدیک باستان در قطعات کوچک مانند حلقهها کشف شد. علاوه بر آن جواهراتی از مصر باستان از جمله نشان سینهای از فراعنه و یا دستبندهایی به همراه سنگهای قیمتی ساخته شده از مواد مینا یافت شد.
این آثار بیانگر آن بود که بسیاری از مردم این هنر را شناخته و از آن در روابط سیاسی و اجتماعی خود نیز استفاده میکردند.
اولین آثار هنر میناکاری در چین
نخستین قطعههای باقی مانده مربوط به قرن دوازدهم قبل از میلاد است که با استفاده از سیمهای بسیار نازک به کمک رنگ مینا پوشیده شده است. پس از آن در حدود قرن هشتم هنر بیزانس با استفاده از سیمهای بسیار نازک و طرحهای پیچیدهتر ارائه شد.
دو تکنیک مختلف بیزانس و اروپایی متمایز از یکدیگر ارائه میشوند که در آن یک صفحه پایه طلا به کمک رنگهای میناکاری پوشانده شده است.
اولین مراجع مکتوب معتقدند که در سال ۱۳۸۸ این هنر به ثبت رسید. هر چند در چین به وضوح از قرن چهاردهم شناخته نشده است، با این حال پس از آن مورد توجه قرار گرفت، تا جایی که سبک کامل چینی در هنر میناکاری بیانگر این موضوع است.
پس از گذر زمان با آغاز قرن هجدهم آثار دقیقتر و بسیار با ارزشی از قطعات میناکاری شده که مربوط به اوایل سلسله مینگ است، یافت شد. بسیاری بر این باورند که چینیها این هنر را از مردمان خاورمیانه به دست آوردهاند. این آثار در ابتدا بر روی بدنههای برنجی و یا برنزی، برای ساخت ظروف میناکاری استفاده میشد، اما پس از آن ظهور ظروف مسی بسیار گستردهتر از گذشته مورد استفاده قرار گرفت.
بسیاری از آثار به رنگ جداگانهای از مینا محصور نمیشوند، بلکه ترکیب رنگهایی مانند سفید، قرمز و سبز نیز در آن دیده میشود.
گاهی اوقات از سیمها تنها برای جلوههای تزیینی استفاده میشود. در بسیاری از آثار میناکاری چینی این سبک به چشم میآید.
در دوره قرون وسطی در اروپای غربی میناکاری به تدریج توسعه یافت. بسیاری از آثار شامل کوزههایی بودند حاوی نقش و نگار، طرحهای متقارن و درختچههای چینی.
به مرور زمان روشهای دیگری برای استفاده از این تکنیک توسعه یافت که از اهمیت جزئی برخوردار بود. در قرن نوزدهم مردمان ژاپن از ظروف سفالی با لعابهای سرامیکی برای به کارگیری این هنر استفاده میکردند.
فرایند مدرن
ابتدا ظروف تزیینی ساخته میشوند که به طور معمول صنعتگران از انواع مختلفی از مواد برای این کار استفاده میکنند. جنس متداول فلز مس میباشد. برای به کارگیری مینا از رنگهای مختلفی که به صورت پودرهای ریز در دسترس هستند، استفاده میشود.
رنگ مینا از سیلیس، نیترو و اکسید ساخته شده است. سایر اکسیدهای فلزی برای رنگآمیزی به کار گرفته میشود. این پوشش اولیه بر روی انواع ظروف مسی لعاب دار قرار میگیرد و پس از آن به کمک قلموها و ابزار، طرحها و نقشها بر روی ظروف پیاده میشود. آشنایی با انواع رنگهای میناکاری از مهمترین مراحل میناکاری است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.